هر کلمه اسباب معاشقه ای کوتاه در ابعاد شرع خواهد بود، پارتنر معاشقه های من میشوید ؟
  • خانه
  • درباره من
  • ارتباط
mr abdi ir

F*cking Moments

۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۰adminخاطرات, دل نوشته

‎می‌دانی گرفتاری ما چیست؟
‎اینکه دیر میفهمیم که هرچیزی درحال تمام شدن است.
‎اینکه دیر به این موضوع حیاتی پی میبریم که جواب خیلی از سوالهایی که با «چه وقت؟» شروع شده را میبایست با«همین الان!» پاسخ بدهیم.
‎دیر یادمان می افتد که زمانِ درستِ گفتنِ«دوستت دارم»،گفتنِ«نرو»، گفتنِ«بمان»،دقیقا همین لحظه ای بود که گذشت.
‎و چقدر این”لحظه”،چیزِ خورنده و مهلکی ست!
‎این “لحظه ی درست”که بیرحمانه کوتاه است و تا چشم به هم بزنی، از دست رفته، بیات شده.
‎آنچه که میبایست شکارش کنی، آمده، روبرویت ایستاده و گریخته.
‎یکی میگفت: «یک فیلم بندتنبانی دیدم که یک جایی از آن یک دختر و پسری می‌خواستند برای اولین بار همدیگر را ببوسند. هردو نفرشان پاتیل بودند و نصف شب بود و تب کرده بودند برای بوس و لیس وغیره. لب‌شان هنوز به هم نرسیده بود که پسرک از فرط پاتیل بودن رفت توی کما. چند ساعت بعد بیدار شد و آمد دخترک را ببوسد. اما دختر عقب کشید وگفت«ساری،دِ مومنت ایز گان».

‎
من مرید این جمله‌ی «the moment is gone» هستم.
این جمله مثل فرشته‌ی مرگ بالای سر تک تک اتفاقات خوب زندگیست. امانش بدهی، زده توی گوش مومنت(moment) و بیاتش می‌کند وباخودش می‌برد. حالا تا کی بیاید که دوباره تاس آدم جفت شش بیاورد.
‎اینست که میگویم آدم برای انتخاب درست ِ آن لحظه‌ای که اکت او تعیین کننده‌ی نگه‌ داشتن یا از دست‌دادن یک چیز است باید دقیق فکر کند. اما مشکل تو اینست که فکرکردن به این چیزها را کلیشه میدانی و از کلیشه هم خوشت نمی آید.
‎شاید الان شانه بیندازی بالا که:«خب میگی من چکار کنم؟» من به تو میگویم، درست همان لحظه که دست در دست و چشم در چشم، قلبت دارد به در و دیوار سینه ات میکوبد و گالون گالون نوراپی نفرین و فنیل اتیلآمین، آزاد میکند در تنت، اگر به جای حساب وکتابهای منطقی و این دست آن دست کردن‌های فلسفی، عاشقی نکنی، دستی دستی «لحظه ی درست» را به خطر از‌ دست‌ رفتن کشانده ای.
‎و هرچقدرهم بگویی که فلان اندیشمند گفته«یکبار حساب نیست و یکبار،مانندِ هیچ است» فایده‌ای ندارد، زیراکه برای بعضی از دست دادنها فقط یکبار وقت داری. هرجور حساب کنی این به اصطلاح
‎«میس کردن»ِ سهل‌انگارانه، به سرکوفتِ بعدش نمی‌ارزد

خلاصه کنم،
‎اگر بامن نباشی حسرت میخوری. اگر بامن نباشی، حسرت میخورم. تو باید مدام به خودت سرکوفت بزنی و من حتا نمیدانم به چه کسی باید سرکوفت بزنم. حتا اگر ببخشمت، لحظه از دست رفته‌است. من از دست‌رفته‌ام.
‎آنوقت هیچکس نیست که جلوی انتقام گرفتنت از خودت را بگیرد. زیرا آدم علاوه بر اینکه بخشیده میشود، خودش هم باید بتواند خودش را ببخشد.

متن از تیام کیانی.

پست قبلی چه خبر؟! پست بعدی زوال

پاسخی بگذارید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمامی حقوق برای نویسنده محفوظ و استفاده از مطالب با اطلاع قبلی و ذکر منبع آزاد است.